شعر / “شب می آید”

شب می آیدبا دستهایی کههمدیگر را عاشقندشب می آیدبرگشتن و خورشید را زخمی دیدن همیشگی ستساده تر از همیشه بگریزو گریه کنبجویستاره یی را که مهربانترحلق آویز کندکه برای جدایی از این ماهباید بهانه داشت …